یک کنکور

نمونه تست کنکور امسال سالهای قبل تست ریاضی فیزیک شیمی زیان ادبیات جزوه حل امسائل انگلیسی گاج آیندگان دبیرستان پیش دانشگاهی

یک کنکور

نمونه تست کنکور امسال سالهای قبل تست ریاضی فیزیک شیمی زیان ادبیات جزوه حل امسائل انگلیسی گاج آیندگان دبیرستان پیش دانشگاهی

منابع پیشنهادی تستی و کمک آموزشی برگزیده کنکور 92 مقاله های انگیزشی کنکوری

منابع پیشنهادی تستی و کمک آموزشی برگزیده کنکور 92 ,چگونه برای کنکور درس بخوانیم,مشاوره های کنکوری,مقاله های انگیزشی کنکوری

منابع پیشنهادی تستی و کمک آموزشی برگزیده کنکور 92 مقاله های انگیزشی کنکوری

سلام به همه کنکوری های 92 . امیدوارم که حالتون خوب باشه ؛ در این پست قصد داریم به معرفی منابع خوب برای کنکور بپردازیم . سعی شده تا در گزینش این منابع عوامل زیادی مد نظر قرار بگیره و تعداد منابع برای هر درس محدود باشن و این به دلیل تفاوت های بعضا” جزئی بسیاری از کتاب ها از نظر کیفیت با هم هست . شاید از نظر کارشناس و داوطلب منابع خوب و حرفه ای نسبت به دیگر منابع باهم تا حدی فرق داشته باشن . همون طور که درجه سختی و آسانی کنکور رو هم نمیشه از دیدگاه داوطلب و کارشناس با هم سنجید و هر دو قشر نظرهای خاص خودشون رو دارن. مثلا” کنکوری که برای تجربی ها امسال برگزار شد و در درس زیست مورد انتقاد بسیاری از اساتید از نظر ادبیات طرح سوال و همین طور وقت گیر بودن سوالات قرار گرفت ولی در مورد ادبیات و شیمی کارشناسان تا حدی با بچه ها همسو نبودن. در مجموع ملاک گزینش اهل فن میتونه تا حد زیادی راهگشا کار باشه و ما سعی کردیم با نظرسنجی از بهترین اساتید مجموعه منابع مناسبی رو برای شما معرفی کنیم. جا داره از استاد افشار هم تشکر کنم که خودشون با حساسیت زیادی همه منابع کنکور رو بررسی می کنن و احتمالا” بچه هایی که حتی یکبار با ایشون هم صحبت شدن از تسلط شگرف ایشون روی تک تک دروس و منابع و تست ها متعجب شدن.

منابع پیشنهادی تستی و کمک آموزشی برگزیده کنکور 92

رشته های ریاضی و تجربی و انسانی و هنر  و زبان

سلام به همه کنکوری های 92 . امیدوارم که حالتون خوب باشه ؛ در این پست قصد داریم به معرفی منابع خوب برای کنکور بپردازیم . سعی شده تا در گزینش این منابع عوامل زیادی مد نظر قرار بگیره و تعداد منابع برای هر درس محدود باشن و این به دلیل تفاوت های بعضا” جزئی بسیاری از کتاب ها از نظر کیفیت با هم هست . شاید از نظر کارشناس و داوطلب منابع خوب و حرفه ای نسبت به دیگر منابع باهم تا حدی فرق داشته باشن . همون طور که درجه سختی و آسانی کنکور رو هم نمیشه از دیدگاه داوطلب و کارشناس با هم سنجید و هر دو قشر نظرهای خاص خودشون رو دارن. مثلا” کنکوری که برای تجربی ها امسال برگزار شد و در درس زیست مورد انتقاد بسیاری از اساتید از نظر ادبیات طرح سوال و همین طور وقت گیر بودن سوالات قرار گرفت ولی در مورد ادبیات و شیمی کارشناسان تا حدی با بچه ها همسو نبودن. در مجموع ملاک گزینش اهل فن میتونه تا حد زیادی راهگشا کار باشه و ما سعی کردیم با نظرسنجی از بهترین اساتید مجموعه منابع مناسبی رو برای شما معرفی کنیم. جا داره از استاد افشار هم تشکر کنم که خودشون با حساسیت زیادی همه منابع کنکور رو بررسی می کنن و احتمالا” بچه هایی که حتی یکبار با ایشون هم صحبت شدن از تسلط شگرف ایشون روی تک تک دروس و منابع و تست ها متعجب شدن.

 

عمومی ها

ادبیات: کتاب های مبحثی (آرایه . قرابت . زبان فارسی.املا و واژگان) نشر الگو  و تخته سیاه و نشر دریافت . ادبیات جامع مهر و ماه . تفهیم معانی درس ها و اشعار درس ها گاج محوری یا کلک سبز

زبان انگلیسی:خیلی سبز جامع.جامع شبقره.مبتکران. ریدینگ خیلی سبز. از متن نترسیم شبقره

منابع خوب سابق: گاج جامع

منحصرا زبانی ها: به علاوه منابع بالا کتاب های زبان تخصصی خیلی سبز و مبتکران،واژگان 504 و

عربی: فوت و فن خیلی سبز . همگامان قلم چی . کتاب تست نشرالگو . تخته سیاه . جامع گاج میکرو (تست)

منبع خوب سابق: ایاد فیلی مبتکران

دین و زندگی:نشرالگو. تخته سیاه. خیلی سبز (جامع) . آیات و روایات (نشرالگو)

منابع خوب سابق: گاج جامع میکرو

یک توصیه برای جیب شما: اگه به هر دلیلی شما یک کتاب خوب دیگه ای داری که اسمش اینجا آورده نشده، به کار کردن با همون ادامه بده و از خرید منبع جدید و افزایش سر در گمی ها بپرهیز .


رشته ریاضی

ریاضیات پایه و دیفرانسیل: “منابع تستی حرفه ای” (در صورت داشتن جزوه قوی و همین طور پایه درسی خوب کتاب های تست نشرالگو _ رمزینه پبشنهاد می شود.) “منابع تستی و آموزشی متوسط” 30 سال آبی قلم چی_گاج های میکرو. “ منابع آموزشی قوی” (برای بچه هایی که مشکلات اساسی در ریاضی دارن) کتاب ریاضی پایه و دیفرانسیل عبدالرضا منتظری چاپ سابق با انتشارات گاما. دی وی دی های عبدالرضا منتظری_کتاب آموزش فار

دیگرمنابع خوب سابق: اندیشه فایق جامع.مبتکران آموزش و تست.

فیزیک پایه و پیش:”منبع تستی حرفه ای” نشرالگو . “منابع تستی و آموزشی متوسط” گاج میکرو(البته چاپ جدیدش واقعا” عالیه و نه متوسط).10 سال آبی قلم چی “منابع آموزشی قوی” درسنامه های گاج میکرو.کتاب آموزش فار.

دیگر منابع خوب سابق: خیلی سبز چاپ جدید.فیزیک فرید شهریاری

شیمی پایه و پیش: “بهترین منابع” شیمی دو مبتکران بازرگانی . شیمی 3 و چهارم(پیش) خیلی سبز.

دیگر منابع خوب سابق:بهمن بازرگان هر سه سال.شیمی جامع تخته سیاه. شیمی 2 و 3 نشرالگو

هندسه پایه و تحلیلی:خیلی سبز تحلیلی رو دیدم خوب بود. ولی هنوز زیر چاپ هست . تا اون موقع تحلیلی و پایه به عنوان کار ساده آموزش و تست آبی قلم چی .آموزش با فار . کار حرفه ای تستی خوشخوان یا نشرالگو

منابع مورد اشکال: هندسه پایه خیلی سبز(پر از فرمول و حفظی کاری) . گاج های میکرو که علیرغم غنی بودن کنکوری نیست.

جبر و ریاضیات گسسته: برای گسسته منابع خوب زیاد هستن ولی تنوع و سبک سوالات گسسته باعث میشه ت نتونیم یک منبع انحصاری رو نام ببریم . نشرالگو.خوشخوان.خیلی سبز و حتی گاج میکرو خوب هستن . فار هم در عرصه آموزش و تست گسسته خوب کار کرده. بنا به سبک تدریس اساتید یکی از این منابع انتخاب شود.

آمار: گاج سفید . رمزینه (چون ساده هست از منابع دیگه هم میشه استفاده کرد و موفق شد)


رشته تجربی

زیست: “بهترین منابع” خیلی سبز.مهر و ماه جامع. زیست جامع تخته سیاه (گویا). زیست تصویری قلم چی

منابع خوب سابق: گاج میکرو.گربه

ریاضیات پایه و پیش: آبی قلم چی(کار ساده). جامع خیلی سبز. جامع مهر و ماه . کتاب ریاضی پایه استاد منتظری

منابع خوب سابق: مبتکران محمود نصیری

فیزیک پایه و پیش :آبی قلم چی (کار ساده) . گاج میکرو (کار حرفه ای تر)

شیمی پایه و پیش: “بهترین منابع” شیمی دو مبتکران بازرگانی . شیمی 3 و چهارم(پیش) خیلی سبز

دیگر منابع خوب سابق:بهمن بازرگان هر سه سال.شیمی جامع تخته سیاه. شیمی 2 و 3 نشرالگو

زمین شناسی: کم حجم و مقوی خیلی سبز و دیگر کتب خلاصه

آمار جداگانه: گاج سفید . رمزینه (چون ساده هست از منابع دیگه هم میشه استفاده کرد و موفق شد)

 


رشته انسانی

در مورد تمام درس های اختصاصی که اغلب هم ماهیت حفظی دارن خود کتاب درسی کار اول شماست . در بازار هم به علت مسائلی تمایل برای چاپ کتاب های خوب در این رشته نیست ولی در مجموع برای دروس اختصاصی کتاب های منتشر شده خیلی سبز و سپس گاج و در آخر قلمچی مورد استفاده قرار میگیرن. البته در مورد ادبیات ها کلک معلم رو هم به این لیست اضافه می کنیم .

 

 


 

رشته هنر

رشته هنر کتاب های درسی زیادی داره و در کنار اونا منابع آزاد بیش از هر رشته ای برای هنری ها مد نظر هست.

در مجموع و به عنوان بهترین منابع، کتاب های مشق هنر و آبی قلم چی . کتاب های انتشارت مبتکران و راه اندیشه و مارلیک

درک عمومی هنر: هنر در گذر زمان(هلن گاردنر). تاریخ هنر(کمبریج).خلاصه تاریخ هنر(پرویز مرزبان)

درک عمومی ریاضی و فیزیک که خود شامل بخش هایی همچون محاسبات عددی(تناسب،درصد و معادلات و …) هندسه (زاویه، چهار ضلعی،تبدیلات و احجام فضایی)فیزیک( اندازه گیری،حرکت،نیرو،نور،الکتریسیته ساکن،مغناطیس و….) می باشد منابع مشترک هنر با بچه های رشته ریاضی و تجربی رو می طلبد .

ترسیم فنی:رسم فنی عمومی(احمد متقی پور) . سعید درویش (منشور دانش)

خلاقیت تصویری تجسمی: مبانی هنرهای تجسمی(غلامحسین نامی).مبانی طراحی گرافیک(آرمین هیوفمن)

خلاقیت نمایشی: تاریخ سینما(مسعود مهرابی).

خلاقیت موسیقی:تئوری موسیقی(مصطفی کمال پور تراب).ساز شناسی(پرویز منصوری)

خواص مواد: آیندگان



  اگر این مطلب برای شما مفید بود با کلیک بر روی +1 به این مطلب امتیاز دهید


برچسب‌ها: مقاله های انگیزشی کنکوری, مشاوره های کنکوری, چگونه برای کنکور درس بخوانیم

مطالب بیشتر از سایت ما

تولدی دیگر برای کنکوریها تولدی دیگر برای کنکوریها

عمل گرایی در هدف یا هدفمند بودن در خیال مقاله ای از دکتر افشار مقاله های انگیزشی کنکوری

فایل صوتی پاسخ به سوالات متداول پیرامون دوران جمع بندی توسط دکتر افشار مقاله های انگیزشی کنکوری

مشاوره ای و انگیزشی مشاوره های کنکوری

آیا تو یک ماه آخر میشه معجزه کرد؟ مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله دو دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله یک دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

سوالات تستی درس دوم زبان انگلیسی چهارم دبیرستان‎ به صورت پاورپوینت جزوات کنکوری و نکات تستی زبان انگلیسی

دانلود مجله آزمون های کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) شماره 130 مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمونهای گزینه دو در 30 دی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

تولدی دیگر برای کنکوریها تولدی دیگر برای کنکوریها

تولدی دیگر برای کنکوریها,چگونه برای کنکور درس بخوانیم,مشاوره های کنکوری,مقاله های انگیزشی کنکوری

تولدی دیگر برای کنکوریها تولدی دیگر برای کنکوریها

مگه تو همون کسی نبودی یه دفتر خوشگل از اون فانتزی ها داشتی به نام دفتر عقاید و توش کلی سوال بود … ” البته سوالات غیر مجاز هم بود” اونجا خودم دیدم که نوشته بودی میخوام پزشک بشم … یادت میاد به همه دوستات هم اونو دادی تا برات پر کنند تا براتون بشه یه یادگاری از دوران شیرین راهنمایی و دبیرستان … کجاست … کوش اون دختر ؟؟؟ یادت میاد آقا پسر عزیز … آره خود تو سوم راهنمایی بودی عشق چی بودی … بذار بهت بگم … کانتراستریک … عجب بازی بود … به قول خودت کنار در A خف میکردی با اسنایپر و از اونجا منتظر گروه سیتی ها بودی … یادت میاد چه حالی داشت اون لحظه طرف هد شات میشد ….. الان کجایی الان فرگت چنده ؟؟؟؟ بگو ببینم دمیجت تو بازی هم میشد 10 از 100 بازی رو ریست میکردی … دلت میومد از اون مرحله به اون سختی که خیلی خوب ازش گذشتی دل بکنی … ؟؟؟ کجاست اون رمز آسپیرین تو ؟ کجاست اون روحیه و انگیزه تو واسه اینکه بتونی بازم پیش بری … خسته نشی و کولاک باشی …. کجاست اون دسته آتاری و میکرو که باهاش سوپر ماریو ( قارچ خور ) بازی میکردی … ؟ الان لذت داشتن اتم تو بازی جنرال یا اون جک و جونورهای تخیلی بازی وار کراف رو وقتی توش برنده میشدی رو داری … ؟ من عاشق اون موقع ات بودم … میدونی چرا ؟ چون وقتی کم میاوردی بازم مرد بودی … میرفتی و بازم باهاش کلنجار میرفتی با پیروز بشی … تو همون آدمی … دخترم تو همون دختر دل نازکی هستی که وقتی تو پارک ارم پیر مرد دست فروش رو دیدی به خودت گفتی من در مقابل این آدم مسئولم … دلت سوخت و رفتی بهش کمک کردی … با این حال که خودت پول همراهت نبود … رفتی از مامانت گرفتی و بهش دادی … الان تو کجایی بچه ……. الان که خودت همه چیز رو داری … میدونی چقدر لذت داره اگه دکتر بشی … دکتر خدایی … همون کار خیر از دستت میاد برای اون آدم چند برابر انجام بدی …. پس بدون و درک کن که تو الان باید حرکت کنی ….چون همه چیز در درون خودت هست و وقتی خودت اقیانوسی ، پس چرا گدایی قطره ای آب رو می کنی ؟ حرکت کن …. خودت میدونی باید چی کار کنی … میدونم که الان هم عروسک های بچگیت رو گذاشتی تو کمدت …. پیش خودمون بمونه … با یکی شون ولی داری هر شب هم میخوابی . اگه داداشت به اون بی احترامی میکرد تو جیغت میرفت هفت آسمون … انقدر به نسبت یه جسم بی جون احساس داری … به یاد احساسات قشنگت بیفت که تو واقعا میتونی دل خیلی ها رو بدست بیاری و با شروع و تولد خودت مایه خیر و برکت های فراوون بشی . هنوز هم چشم اون پیر مرد فرسوده … اون مادر فقیر و پدر شرمنده پیش خنواده اش به تلاش و دستای تو هست که بتونی کاری کنی. یادت میاد با اون دختر همسایه تون که یه روز در میون میرفتین خونه هم دیگه ، کاسه بشقاب ها و وسایل خاله بازی و پخچال و ماشین لباسشویی و سماور پلاستیکی و …. رو برمیداشتی و باهاش همون سناریوی بازی دفعه قبل رو اجرا میرکردی و چقدر لذت میبردی ؟ پس چرا میگی الان از کنکور و خوندن خسته شدم ؟ یادت میاد اون بچگی ها چقدر از دیدن یه کارتون لذت میبردی و حتی اگه مث راد رانر ( بیب … بیب ) تکراری هم بود بازم نگاهش میکردی الان هم ولت کنند دوست داره عمو قناد و شکرستون ببینی .. مگه نه ؟ ولی خوب الان بزرگ شدی و باید با همون ذوق بچگی بچسبی به چیزای دیگه ای که میخواد آینده ات رو بسازه ….هنوز هم عاشق اون پسر بچه شکمو هستم که وقتی خوراکی میومد تو خونه تا تهش رو در نمیاورد بی خیال نمیشد ….. یادت مامانت اون رو کجا قایم کرده بود از دست تو ؟؟؟ ولی تو انقدر برات مهم بودی و انقدر تیز بودی که یک دو سه پیداش کردی … الان خمود وخسته و مرده شه چرا …. ؟ به تک تک لحظلات قبلت نگاه کن …. دم به ساعت تو کوچه بودی … از استپ هوایی زوو … گل کوچیک گرفته و شاید هم قبلش کارت بازی و تیله بازی …. تمام عشقت این بود که پسر خوبی بشی تا اولین ماشین کنترلیت رو برات بخرن … ار همونایی که پسر داییت داشت … یادت میاد شب و روز خوابش رو میدیدی … من از تو همون آدم او انتظار دارم … کسی که با هدفش زندگی کنه  …. خودت رو پیدا کن …. پسر عزیزم … پا عوض کردن رونالدینیوی و دریبل زیدانی رو چقدر تمرین کردی که بتونی تو مدرسه انجام بدی… یادت میاد رفتی تی شرت ورزشی پرسپولیسی ها که تبلیغات اون روزاش “تیدی” بود رو خریدی و شماره بازیکن محبوبت رو تا بخوای خودت رو به شخصیت و استیل بازی اون نسبت بدی ، پس چرا الان خودت رو شبیه یه کنکوری تاپ و فوق العاده نمی کنی ؟ … یادت میاد سر یه گل با رفیقات بحث میکردی و بعضی وقت ها هم بازی بهم میخورد … الان هم همون اندازه پیگیر باش …قلعه وجودیت رو الان هم میتونی انقدر قوی بسازی تا مث خلیفه و پیگ و رت تو بازی جنگ های صلیبی غافل گیر بی انگیزگی ها نشه … دخترکم تو هم که عاشق بازی وسطی بودی قدیما … یادت هست به یه توپ که به سمتت میومد چطور نگاه میکردی … یا میتونست بهت بخوره و بسوزی و بری بیرون و یا زرنگی کنی و بگیری و بشه برات ” یه بل دارم دوسش دارم ، منتظر ….” اون موقع از اون توپ که شاید باعث سوختنت بشه میترسیدی که کلا بازی نمی کردی ؟ پس چرا الان به مشکلات به چشم همون توپی که میتونه برات بشه یه بل نگاه نمیکنمی …. ؟ بذار دیگه تیر آخر رو بزنم و دیگه چیزی نگم … تو قبلا اگه احتمال شانس هم وسط بودی کلی ذوق و شوق داشتی و انگیزه … یادت میاد با چه بد بختی از بابات یا پول تو جیبی و قلکت میرفتی آدامس TOY BOX و لپ لپ و تخم مرغ شانسی از اونایی که تو دلش یه قوطی زرد نگ بود میخریدی و تموم فکرت به اون جایزه اش بود … الان که وقتش هست و حتی شانسی هم نیست … عزیز دل بخونی و دل بدی … مث همون سابق  بچه گی هات شک نکن که میشه و میتونی به همه هدف هات برسی … من اون دختر کوچولویی رو دوست داشتم که انقدر تو خیابون نق میزد تا به بستنی قیفیش برسه … الان هم نق بزن … به مدل خودت … زوم کن رو خواسته هات … کجایی عزیز … ؟ باور داشته باش که خدا نزدیک تو هست و عاشق اینه که تو همون پویایی رو داشته باشی …. خیلی بده اگه بخوای بری تو نا امیدی و طرف شیطون رو بگیری … خدا به بنده هاش میگه : من به خاطر تو اون رو از درگاهم روندم و بیرونش کردم ، شیطان گفت خدایا من مخلص تو هستم و به تو تا آخر عمر بندگی و عبادت و سجده می کنم ولی به انسان نه … و خدا هم انقدر که تو براش مهم بودی قید شیطون با اون همه سال سابقه نیک و پسندیده رو زد .. بعد حالا انصافه تو بری و دست بندازی گردن شیطون و به خدا توجه نکنی …



تولدی دیگر برای کنکوریها

 

مقاله ای انگیزشی از دکتر افشار

 

 

 

خوب چی بگم … اصلا نمیدونم از کجا بخوام شروع کنم ولی باید بگم … باید بگم چون دیگه نمی تونم تو خودم نگه دارم … ولش کن چرا این حرفارو میخوای بگی …تو هم بیا و شروع کن مثل فیلم ها اقدام به خودکشی … ولش کن … تو آدم بشو نیستی . خدا چی بگم .. چی کار کنم … بازم شد یه غروب جمعه بازم اون غم همیشکی … یادمه اوایل خیلی ذوق و شوق داشتم وقتی جمعه میشد به خیال خودم فکر میکردم شنبه ، آره شنبه اول هفته بالاخره فردا میاد … ولی الان چی …یادش بخیر گفتم که از آزمون اول قلم میرم و ثبت نام میکنم و باهاش میخونم و ال و بل و ….بیچاره بابام هم حرفی نزد .گفت اگه فک میکنی لازمه من حرفی ندارم … الان چه جوری تو چشمام نگاه کنم … آخه دیگه سنی ازش رفته … خودم هم میدونم که بعد از بازنشستگی دیگه اون شغل سنگین رو انتخاب نمی کرد … همش به خاطر من بود … بنده خدا دلش خوشه داره برای من خرفت شرایط فراهم میکنه که درس بخونم …. خاک بر سرت … با بابات هم رو راست نبودی … بیچاره چقدر جلوم شرمنده شد وقتی اول سال خرج و دخل کلاس کنکورهای بچه های مردم رو بهش گفتم و ازش بازخواست کردم که چرا منو از اول نفرستاده غیرانتفاعی توپ . ولی داشت چک و قرارداد خرج و دخل کلاس کنکور و آزمون را میداد و امضا میکرد ، دقیقا میشد از چهره اش خوند که چقدر استرس پاس کردن اونا رو داره . بالاخره نمیگم وضعمون خیلی بده ولی خوب پول تو خونه ما از اولش با حساب و کتاب اومده . دیگه خسته شدم این پارک هم شده برام مرور جمعه های یه هفته در میون که از 7 از خونه میزنم بیرون و دم ظهر برمیگردم … مث مترسک … آره مثلا باید میرفتم آزمون میدادم …دیگه روم نمیشه اونجا هم برم .. آخه چی شد … چی شد به من ؟ دیگه از مرورش هم خسته شدم خیر سرم اون همه ادا و افه اومدم که من دانشگاه آزاد برو نیستم و جنمش رو دارم و میخونم واسه دولتی … الان فکر میکنم که همون آزاد هم اگه ازم امتحان بگیرن هیچی نمیشم …بدتر از همه اینه که وقتی اون خواهر کوچکترم ازم یه سوال درپیت حتی اول ، دوم دبیرستان هم میپرسه به خیال خودش چون من کنکوری ام و دیگه الان اینا رو فوت آبم … اولش نمیتونم حلش کنم … به قول خودمون لازمه یه تقلب به درسنامه اش بزنم. برام تکراری شد روزها و هفته ها … دیگه کارم از امروز و فردا کردن و شنبه کردن ها و … گذشته … من انگار محکوم شدم به فنا ….آخه چند سال باید عقب بمونم … چقدر باید به خودم و خدا قول بدم و بازم دست دست کنم … از خودم متنفرم … دیگه بدم میاد ولی این غرور لعنتی و ترس اجازه نمیده بیام و جلوی بابام و مامانم بگم … ” منو میبینی … میبینی پشت کنکور موندم … آره هیچی نشدم … هیچی … همون پارسالشم بهونه آوردم که کنکور اتفاقی خراب شد ….” دیگه … کلاس کنکور کارم شده چاپ کردن از رو تخته وایت برد و هیچی نمی فهمم … آخه خودم میدونم که چیزی از قبلش نخوندم … سر آزمون ها هم فقط تو فکر تقلب و اینکه چشمای دزدم یه لحظه بره رو پاسخنامه کناری و از روش چند تایی رو شکار کنم … امتحانات دی ماه هم که نگو … از الان تو افسردگی پاس کردن فیزیک هستم . البته تابلو هست که معدله زیر 16 هست ولی خوب بازم برای اون بیچاره ها گفتم که مامان من من دارم واسه کنکور میخونم و معدل چهارم مهم نیست و حتی شاگرد اولمون هم کم شده … خیلی برام سنگینه وقتی پسر خاله و عمه میپرسن که خسته نباشی … چه خبر از کنکور … داری کور میشی انقدر که درس میخونی و منم با فراموشی مدرن خودم و با یه لبخند تصنعی میگم بله … قسمت بدش اینه که که میگن ایشالا امسال تهرانی دیگه …. نه دیگه هیچ جوری امیدی نیست …این همه کتاب و …. تازه فک میکردم میتونم واسه هر درس همش رو بخونم و کار کنم … خیر سرم …ولی الان فقط باید یه دستمال بردارم و برم تار عنکبوت هاش رو پاک کنم . تازه یه چیز جالب بین خودمون باشه با این همه فلاکت چه شخصیت نارسیستی (خود شیفتگی) هم دارم. خودت هم میدونی هیچی نیستی … هیچی … الان همش فکر و خواب و خیال هست . انقدر سستی ها درم ریشته دونده که رفتم به سمت مسکن ها … هم مسکن های جسمی و هم روحی . دلم میخواد گریه کنم که چرا ولی میدونم که هیچ چیز تغییر نمیکنه و درست نمیشه . همون جور که از اول سال تا حالا هیچی تغییر نکرد .تودرسخوان سال های قبل الان شخصیتت مثل ی آدم برفی بعد از ی روز آفتابی هست . هر لحظه که میگذره انگار داره ازش میره ه ه . دیگه یه جورایی برام همه چیز محرز شده که این روزها هم میاد و میره و تموم میشه . همون جوری که روزها و هفته های و ماه های تقویم رو دیوار اومد و رفت و چیزی نشد. چقدر امید داشتم به اینکه این آرمون رفت ولی میشیم و درست و حسابی واسه آزمون بعدی میخونم و از این به بعد …. چی بگم که هر روز پول بستنی دابل چاکلت بالا و بالاتر میره و بازم لیونل مسی توپ طلاش رو گرفت و گل محمدی هم با پرسپولیس نتیجه میگیره و جشنواره فیلم فجر هم به جاهای جالبش داره میرسه و مذاکرات 5+1 و ایران در راه هست و نیمه اول بهمن ماه هم مثل نیمه اول داربی اخیر… هم گذشت ؛ ولی من هنوز تو مرحله مقدماتی خودم موندم . یه روزایی آزمون نمیدادم و میگفتم تابستون بیشتر از آزمون میخونم و پیش میرم ولی آخرش دیدم هیچی …حتی کار بجایی رسید که گفتم تو خونه بمونم و فردا جمعه آزمون ندم … چرا ؟ چون فکر میکردم که برم چون ترازم بد میشه … حالم گرفته میشه … کم کم این تبدیل شد به اینکه نمی رفتم … چون اصلا چیزی بلد نبودم که برم و ازش تستی جواب بدم و وقتم گرفته میشد … خودمونیم چه دم از وقت هم میزدم انگار تو اون چهار ، پنج ساعت اگه خونه بودم می شستم و درس می خوندم.

دخترم 

مگه تو همون کسی نبودی یه دفتر خوشگل از اون فانتزی ها داشتی به نام دفتر عقاید و توش کلی سوال بود … ” البته سوالات غیر مجاز هم بود” اونجا خودم دیدم که نوشته بودی میخوام پزشک بشم … یادت میاد به همه دوستات هم اونو دادی تا برات پر کنند تا براتون بشه یه یادگاری از دوران شیرین راهنمایی و دبیرستان … کجاست … کوش اون دختر ؟؟؟ یادت میاد آقا پسر عزیز … آره خود تو سوم راهنمایی بودی عشق چی بودی … بذار بهت بگم … کانتراستریک … عجب بازی بود … به قول خودت کنار در A خف میکردی با اسنایپر و از اونجا منتظر گروه سیتی ها بودی … یادت میاد چه حالی داشت اون لحظه طرف هد شات میشد ….. الان کجایی الان فرگت چنده ؟؟؟؟ بگو ببینم دمیجت تو بازی هم میشد 10 از 100 بازی رو ریست میکردی … دلت میومد از اون مرحله به اون سختی که خیلی خوب ازش گذشتی دل بکنی … ؟؟؟ کجاست اون رمز آسپیرین تو ؟ کجاست اون روحیه و انگیزه تو واسه اینکه بتونی بازم پیش بری … خسته نشی و کولاک باشی …. کجاست اون دسته آتاری و میکرو که باهاش سوپر ماریو ( قارچ خور ) بازی میکردی … ؟ الان لذت داشتن اتم تو بازی جنرال یا اون جک و جونورهای تخیلی بازی وار کراف رو وقتی توش برنده میشدی رو داری … ؟ من عاشق اون موقع ات بودم … میدونی چرا ؟ چون وقتی کم میاوردی بازم مرد بودی … میرفتی و بازم باهاش کلنجار میرفتی با پیروز بشی … تو همون آدمی … دخترم تو همون دختر دل نازکی هستی که وقتی تو پارک ارم پیر مرد دست فروش رو دیدی به خودت گفتی من در مقابل این آدم مسئولم … دلت سوخت و رفتی بهش کمک کردی … با این حال که خودت پول همراهت نبود … رفتی از مامانت گرفتی و بهش دادی … الان تو کجایی بچه ……. الان که خودت همه چیز رو داری … میدونی چقدر لذت داره اگه دکتر بشی … دکتر خدایی … همون کار خیر از دستت میاد برای اون آدم چند برابر انجام بدی …. پس بدون و درک کن که تو الان باید حرکت کنی ….چون همه چیز در درون خودت هست و وقتی خودت اقیانوسی ، پس چرا گدایی قطره ای آب رو می کنی ؟ حرکت کن …. خودت میدونی باید چی کار کنی … میدونم که الان هم عروسک های بچگیت رو گذاشتی تو کمدت …. پیش خودمون بمونه … با یکی شون ولی داری هر شب هم میخوابی . اگه داداشت به اون بی احترامی میکرد تو جیغت میرفت هفت آسمون … انقدر به نسبت یه جسم بی جون احساس داری … به یاد احساسات قشنگت بیفت که تو واقعا میتونی دل خیلی ها رو بدست بیاری و با شروع و تولد خودت مایه خیر و برکت های فراوون بشی . هنوز هم چشم اون پیر مرد فرسوده … اون مادر فقیر و پدر شرمنده پیش خنواده اش به تلاش و دستای تو هست که بتونی کاری کنی. یادت میاد با اون دختر همسایه تون که یه روز در میون میرفتین خونه هم دیگه ، کاسه بشقاب ها و وسایل خاله بازی و پخچال و ماشین لباسشویی و سماور پلاستیکی و …. رو برمیداشتی و باهاش همون سناریوی بازی دفعه قبل رو اجرا میرکردی و چقدر لذت میبردی ؟ پس چرا میگی الان از کنکور و خوندن خسته شدم ؟ یادت میاد اون بچگی ها چقدر از دیدن یه کارتون لذت میبردی و حتی اگه مث راد رانر ( بیب … بیب ) تکراری هم بود بازم نگاهش میکردی الان هم ولت کنند دوست داره عمو قناد و شکرستون ببینی .. مگه نه ؟ ولی خوب الان بزرگ شدی و باید با همون ذوق بچگی بچسبی به چیزای دیگه ای که میخواد آینده ات رو بسازه ….هنوز هم عاشق اون پسر بچه شکمو هستم که وقتی خوراکی میومد تو خونه تا تهش رو در نمیاورد بی خیال نمیشد ….. یادت مامانت اون رو کجا قایم کرده بود از دست تو ؟؟؟ ولی تو انقدر برات مهم بودی و انقدر تیز بودی که یک دو سه پیداش کردی … الان خمود وخسته و مرده شه چرا …. ؟ به تک تک لحظلات قبلت نگاه کن …. دم به ساعت تو کوچه بودی … از استپ هوایی زوو … گل کوچیک گرفته و شاید هم قبلش کارت بازی و تیله بازی …. تمام عشقت این بود که پسر خوبی بشی تا اولین ماشین کنترلیت رو برات بخرن … ار همونایی که پسر داییت داشت … یادت میاد شب و روز خوابش رو میدیدی … من از تو همون آدم او انتظار دارم … کسی که با هدفش زندگی کنه  …. خودت رو پیدا کن …. پسر عزیزم … پا عوض کردن رونالدینیوی و دریبل زیدانی رو چقدر تمرین کردی که بتونی تو مدرسه انجام بدی… یادت میاد رفتی تی شرت ورزشی پرسپولیسی ها که تبلیغات اون روزاش “تیدی” بود رو خریدی و شماره بازیکن محبوبت رو تا بخوای خودت رو به شخصیت و استیل بازی اون نسبت بدی ، پس چرا الان خودت رو شبیه یه کنکوری تاپ و فوق العاده نمی کنی ؟ … یادت میاد سر یه گل با رفیقات بحث میکردی و بعضی وقت ها هم بازی بهم میخورد … الان هم همون اندازه پیگیر باش …قلعه وجودیت رو الان هم میتونی انقدر قوی بسازی تا مث خلیفه و پیگ و رت تو بازی جنگ های صلیبی غافل گیر بی انگیزگی ها نشه … دخترکم تو هم که عاشق بازی وسطی بودی قدیما … یادت هست به یه توپ که به سمتت میومد چطور نگاه میکردی … یا میتونست بهت بخوره و بسوزی و بری بیرون و یا زرنگی کنی و بگیری و بشه برات ” یه بل دارم دوسش دارم ، منتظر ….” اون موقع از اون توپ که شاید باعث سوختنت بشه میترسیدی که کلا بازی نمی کردی ؟ پس چرا الان به مشکلات به چشم همون توپی که میتونه برات بشه یه بل نگاه نمیکنمی …. ؟ بذار دیگه تیر آخر رو بزنم و دیگه چیزی نگم … تو قبلا اگه احتمال شانس هم وسط بودی کلی ذوق و شوق داشتی و انگیزه … یادت میاد با چه بد بختی از بابات یا پول تو جیبی و قلکت میرفتی آدامس TOY BOX و لپ لپ و تخم مرغ شانسی از اونایی که تو دلش یه قوطی زرد نگ بود میخریدی و تموم فکرت به اون جایزه اش بود … الان که وقتش هست و حتی شانسی هم نیست … عزیز دل بخونی و دل بدی … مث همون سابق  بچه گی هات شک نکن که میشه و میتونی به همه هدف هات برسی … من اون دختر کوچولویی رو دوست داشتم که انقدر تو خیابون نق میزد تا به بستنی قیفیش برسه … الان هم نق بزن … به مدل خودت … زوم کن رو خواسته هات … کجایی عزیز … ؟ باور داشته باش که خدا نزدیک تو هست و عاشق اینه که تو همون پویایی رو داشته باشی …. خیلی بده اگه بخوای بری تو نا امیدی و طرف شیطون رو بگیری … خدا به بنده هاش میگه : من به خاطر تو اون رو از درگاهم روندم و بیرونش کردم ، شیطان گفت خدایا من مخلص تو هستم و به تو تا آخر عمر بندگی و عبادت و سجده می کنم ولی به انسان نه … و خدا هم انقدر که تو براش مهم بودی قید شیطون با اون همه سال سابقه نیک و پسندیده رو زد .. بعد حالا انصافه تو بری و دست بندازی گردن شیطون و به خدا توجه نکنی …

 

وارد بازی شو ! چه چیزی را از دست می دهی ؟ همه با دست های خالی آمده ایم و با دست های خالی از این دنیا می رویم .. سرزنده باش تا با هم ترانه ای از زیبایی ها بخوانیم و فرصت هم هم اکنون هست و آری ، این گونه است که هر لحظه غنیمتیست .

 

تاخیر یکی از بزرگترین توهین ها نسبت به خداست و هستی است ؛ خداوند اکنون آماده است … تو میگویی فردا ! خداوند اکنون میخواد که تو موفق شوی  ((((()))))) پس، نگو فردا”شنبه” . باید هم اکنون اتفاق بیفتد …زمان دیگری وجود ندارد ؛ این همان جان کلام است … اگر میخوای بالاتر از فرشته ها بروی ……

 

تولدی دیگر به پایان رسید … مراقب خودت باش

 

((دکتر افشار،شماره تماس مستقیم 09358960503))

 

 

اگر میخواهی مثل آهو و خرگوش تر و فرز و زرنگ بشی ، باید پشت سر خودت ترس شیر و روباه رو حس کنی ؛ از شرایط پیش اومده دیگه ناراحت نباش ، چون این شرایط موقعیتی رو برات به وجود آورده که از الان در همین 5 ماه خودت رو نشون بدی . با درست ازدواج کن و تا به اون حس قشنگ رضایت از خودت نرسیدی ، شب نخواب



  اگر این مطلب برای شما مفید بود با کلیک بر روی +1 به این مطلب امتیاز دهید


برچسب‌ها: مقاله های انگیزشی کنکوری, مشاوره های کنکوری, چگونه برای کنکور درس بخوانیم

مطالب بیشتر از سایت ما

عمل گرایی در هدف یا هدفمند بودن در خیال مقاله ای از دکتر افشار مقاله های انگیزشی کنکوری

فایل صوتی پاسخ به سوالات متداول پیرامون دوران جمع بندی توسط دکتر افشار مقاله های انگیزشی کنکوری

مشاوره ای و انگیزشی مشاوره های کنکوری

آیا تو یک ماه آخر میشه معجزه کرد؟ مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله دو دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله یک دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

سوالات تستی درس دوم زبان انگلیسی چهارم دبیرستان‎ به صورت پاورپوینت جزوات کنکوری و نکات تستی زبان انگلیسی

دانلود مجله آزمون های کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) شماره 130 مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمونهای گزینه دو در 30 دی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 90 گزینه 2 رشته ریاضی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک

عمل گرایی در هدف یا هدفمند بودن در خیال مقاله ای از دکتر افشار مقاله های انگیزشی کنکوری

عمل گرایی در هدف یا هدفمند بودن در خیال مقاله ای از دکتر افشار,چگونه برای کنکور درس بخوانیم,مشاوره های کنکوری,مقاله های انگیزشی کنکوری

عمل گرایی در هدف یا هدفمند بودن در خیال مقاله ای از دکتر افشار مقاله های انگیزشی کنکوری

همه ما در زندگی مون زمان هایی بوده که تا توانسته ایم وقت تلف کرده ایم . خیلی وقت ها هم حس و حال انجام یک کار مهم و تکلیف خاص رو نداشتیم و مدام اون رو پشت گوش انداخته ایم. درس خواندن در دوران مدرسه نیز گاهی اینطوری بوده. خیلی وقت ها درس را مثل آذوقه مورچه ها در تابستان انبار کرده ایم و سپس در فصل امحان اونا رو یکدفعه خوندیم . حالا میخوایم برای کنکور درس بخونیم. امسال سال سرنوشت هست… رقابت علمی برای تعیین رتبه و رشته و دانشگاه و شغل و آینده و …. پس باید قبول کنیم که شرایط فعلی خاص هست و دیگر جای این دست و آن دست کردن نیست.بایستی کار کرد ، کار اساسی . آستین هارو بالا زد و شروع کرد. پس اگر میخواهید رتبه خوبی بیاوردی از همین الان مثل یک کنکوری موفق رفتار کنید. لذت خیال در این است که بدون تلاش به آنچه میخواهید می رسیم؛ اما دنیای واقعی سخت گیر و واقع گرایانه رفتار میکند. عده کسانی که میخواهند رشته و دانشگاه خوب قبول بشن کم نیست. کنکور یعنی تعیین شایستگی دانش آموزی که میخواهد در دانشگاه تحصیل کند . ملاک این تعیین شایستگی تا حد زیادی اکتسابی بوده و هر کدوم از شما میتونید با پرورش نقاط مثبت در جهت هدف به این سطح نزدیک تر بشین. کنکور یعنی تمرین،تلاش مستمر،پشتکار،امید،مسئولیت پذیری و رسیدن به احساس ناب اعتماد به نفس واقعی. اینکه در رویا و خیال به دنبال رسیدن به اهداف بلند مثل رتبه خوب در کنکور باشی، اما هیچ تغییر خاصی در رفتار تحصیلی و مطالعاتی خودت ایجاد نکنی، دیوانگی است؛ این روزها جای خیلی چیزها باهم عوض شده و یکی از اون خیلی چیزها هم همین داشتن خیال پردازی و یا در بیان دیگه همون تفکر مثبت قبل از شروع کار هست. کسی رد نمیکنه که داشتن هدف و دید مثبت در گام نخست حس خوشاید حرکت رو به وجود میاره ؛ البته اگر در باطن حرکتی باشه . خیلی از کنکوری ها دوست دارن هر وقت که به هدف فکر کردن اون رو برای خودشون دست یافتنی ببین و به قولی خودشون رو در لباس دانشجویی فلان رشته و دانشگاه خاص متصور میکنن. این تفکر مثبت بجای اونکه همانند استارت ماشین فقط چند لحظه باشه و بعدش ما حرکت ناشی از این حرکت رو ببینیم، متاسفانه خوش خوشان بعضی بچه ها میشه . ( فکر کن راننده ای که دستش رو از استارت زدن و سوئیچ ماشین بر نمیداره) به نظرت چی میشه ؟ ی مدتی استارت میزنه ولی بعدش استارت میسوزه … مثل دانش آموزی که با تعلل تا چند ماه اول هدف رو برای خودش دست یافتنی میدونه ولی کم کم  این حس جای خودش رو به تردید میده . بارها گفته ام و بازهم بارها و سال ها و به دفعات می گویم … هدف یک مسیر هست . هدف یک زندگی هست . هدف نشون دادن تمام عمق وجود و عشق و علاقه هست . هدف در زمان نمیگنجه . هدف باید خودش رو هر لحظه نشون بده . هدف رو باید طوری هدایت کنی که تا آخرین روز کنکور با فکر کردن بهش انرژی بگیری . این جمله آخرم خیلی مهم بود . بچه هایی که یک بار حداقل کنکور دادن میدونن که چی میگم . وقتی از میانه های راه با فکر کردن به هدف قلبت تند تند به تپش میفته … کف دستات عرق میکنه و فکر کردن بهش باعث استرس تو میشه …. واقعا چرا ؟ چرا هدف متعالی الان تو میتونه اینجوری بشه ؟ جان کلام در اینجا نهفته شده که بدونی، هنگامیکه مصمم به عمل میشی، تردیدها رو باید کنار بذاری و کارت رو شروع کنی . باید سعی کن همون شخصیت ایده آل در ذهنت رو اینبار با عمل نشون بدی و از این پس ذوق و شوق بیشتر در تو وقتی به وجود بیاد که تو کارت بیشتری رو انجام میدی . احساس اینکه لحظه به لحظه به سمت هدف نزدیک بشی بهت جان دوباره بده و از اینکه انقدر فوق العاده ای به خودت افتخار کنی. اینجاست که اون احساس خوب نشات گرفته از عمل گرایی بهت سوخت لازم برای پیمودن مسیر یک هدفبزرگ رو میده و میتونی یکسال در ایده آل ترین حالت ممکن تلاش کنی . اگه نمرات مدرسه و معدلت پایین بوده ، اگه سال گذشته رتبه ای که آوردی ناامید کننده بوده و به تو گفتن که امسال رتبه خوبی نخواهی داشت … ( فقط بخند ) خنده ای از جنس عزم و اراده و همت ؛ و کاری کن حتی فراتر از معدل 11 بشی که در کنکور 3 رقمی شد . اینا همه به تو بستگی داره . بستگی داره که بدونی و بخوای با همین دانش ها و داشته ها کار رو شروع کنی و امیدوار باشی که مرحله به مرحله پیشرفت کنی. باید طوری تلاش کنی تا انتساب لقب فرد هدفمند به تو بیجا نباشه و هر گوشه ای از زندگی تو رو که نگاه می کنن ، رنگ و بویی از این هدف رو ببینن . مسیر ، مسیر عشق هست و در راه عشق باید تا پای جان رفت . ی شروع فوق العاده مثل پرتاب درست اولین پرنده به سمت خوک ها ( انگیری بردز) میتونه به باور های تو صیقل بده . برای شروع خوب اگه میبینی ایده آل های زیادی داری ( باید فلان رتبه و رشته بشم ) ولی در عمل دست رو دست گذاشتی ، خودت و افکارت و ایده آل هات رو خرد کن و از صفر همکام با عملکردت آرزو کن و جلو بیا و از نو و حقیقی خود متعالیت رو بساز .


عمل گرایی در هدف یا هدفمند بودن در خیال مقاله ای از دکتر افشار

 

علیرضا ابتدا همه کارهای کوچک و کم اهمیت را انجام داد . ابتدا غذای مفصلی خورد، چرا که اعتقاد داشت در حین مطالعه باید انرژی لازم را داشته باشد. طبیعتا” بعد از خوردن زیاد آدم خواب آلو میشه….پس رفت ی استراحتی بکنه و بعد بیاد با تمرکز و دقت بالا درس خوندنش رو شروع کنه . پس از بیدار شدن و صرف چای به سمت اتاق مطالعه رفت . چشمش به روزنامه ای که برادرش همین امروز صبح خریده بود افتاد و تصمیم گرفت نگاهی به آن بیاندازد …خب همه شما میدانید که چقدر تیتر یک روزنامه های ورزشی برای جوانان ( آقاپسرها) اهمیت داره . پس از جویا شدن از احوال نوه های دنیزلی و رعایت نکردن سقف قراردادها در فصل جدید نقل و انتقالات و …. چشمش به اتاق شلخته اش افتاد و تصمیم گرفت یکبار هم که شده غرغر شنیدن خواهرش را تحمل نکند و اتاق مشترکشان را مرتب کند. حالا نوبت برنامه ریزی بود که از چه درسی شروع کند و بخواند . چشمش به رتبه تک رقمی چسبیده شده به روی دیوار افتاد و اسکناس 50 تومانی زیر شیشه میزش را دید . در هپروت خود سیر میکرد که به صدای نان خشکی گذارا از محله حواسش سرجاش اومد . از یکی از دوستانش شنیده بود که موسیقی بی کلام قدرت فعالیت ذهن را زیاد میکند ، پس ….؛ بعد از مرتفع کردن دیگر موانع و انتظار اینکه ساعت هر چه زودتر دقیقا” 16 شود تا رند کارش را شروع کند، برای مطالعه با خلوص نیت سمت ریاضی رفت . دست و پا شکسته چیزهایی خوند ولی خب میدونید که اون لحظه حس ریاضی نبود … عربی هم که جزوه ام خوب نیست . پس گزینه یخچال را برای نوشیدن آب انتخاب کرد . چند پیامک و قدری تقکر …. ساعت17 شد . او… بله بذار برم سایت افشار ببینم آنلاین هست یا نه …. بعد از گذشت 30 دقیقه وبگردی و انتظار برای آنلاین شدن افشار، سوالات این کنکوری فرهیخته از مشاور شروع شد … و ای وای و ای کاش که بازهم شب شد و 21 ام روز تابستان رفت .

 

اولین گام در مسیر موفقیت باور موفقیت است. نه اینکه خیلی سطحی با خود بگویید موفق خواهید شد و دیگر تمام! باور موفقیت باید جزئی از وجود و ملکه ذهنتان باشد تا به آن برسید. در زمینه کنکور گاهی نیاز به صیقل دادن باورها و ترمیم انگیزه ها با دست زدن به کارهای عجیب و غریب داریم. یک روز خارق العاده، یک نمره تراز خوب، ی  اعتماد به نفس عجیب و ….

پس باورهای بزرگ در جهت رسیدن به آرزوها، باید قدرت برانگیختن روان انسان را داشته باشد.

دوست ندارم تئوریته صحبت کنم ولی برخی حرف ها در قالب گفتمان خودمانی نمیگنجه و باید جو رسمی تر بشه ؛ اما بازهم سعی می کنم تا فضا همراه با تخلیه هیجانات (حس و حال) باشه . اصلا ی سوال ؟

چرا درس میخونی و مهمتر از اون اینکه چرا میخوای در کنکور شرکت کنی ؟

چون بقیه هم همین کار رو می کنن ؟ / چون دوستان شما میخوان کنکور بدن ؟ / چون پدر و مادرت ازت خواستن ؟ / چون اگه کنکور ندی ، پس چیکار کنی ؟ و ….

هدف ….؟ عجب کلمه شیرینی … از هر کسی بپرسی حداقل یکبار تو عمرش داشته ولی از اغلب بپرسن نشده که نشده …

چه تاسف بار … نرسیدن ، جا موندن ، هدف … مگه هدف نداشتم …پس چی شد ؟ کی از دستم گرفتش ؟ نه … نه .. نه … هدف دارم …میخوام کنکور بدم … برای رتبه 1،10،100،1000 و رشته های ایده آل تاپ ترین دانشگاه ها …او …. پس که اینطور … پس تو هدف داری …بله که دارم / میشه بهم نشونش بدی ؟ نشونش بدم ؟ آره … هدفت رو میخوام ببینم . زده به سرت پسر !! هدفم رو میخوای ببینی . هدف که دیدنی نیست .. رسیدنی هست . آهان … صحیح ..پس اونوقت از کجا معلوم که تو هدف داری و من ندارم ؟ ن م ی د و ن م ( نمیدونم)

 

همه ما در زندگی مون زمان هایی بوده که تا توانسته ایم وقت تلف کرده ایم . خیلی وقت ها هم حس و حال انجام یک کار مهم و تکلیف خاص رو نداشتیم و مدام اون رو پشت گوش انداخته ایم. درس خواندن در دوران مدرسه نیز گاهی اینطوری بوده. خیلی وقت ها درس را مثل آذوقه مورچه ها در تابستان انبار کرده ایم و سپس در فصل امحان اونا رو یکدفعه خوندیم . حالا میخوایم برای کنکور درس بخونیم. امسال سال سرنوشت هست… رقابت علمی برای تعیین رتبه و رشته و دانشگاه و شغل و آینده و …. پس باید قبول کنیم که شرایط فعلی خاص هست و دیگر جای این دست و آن دست کردن نیست.بایستی کار کرد ، کار اساسی . آستین هارو بالا زد و شروع کرد. پس اگر میخواهید رتبه خوبی بیاوردی از همین الان مثل یک کنکوری موفق رفتار کنید. لذت خیال در این است که بدون تلاش به آنچه میخواهید می رسیم؛ اما دنیای واقعی سخت گیر و واقع گرایانه رفتار میکند. عده کسانی که میخواهند رشته و دانشگاه خوب قبول بشن کم نیست. کنکور یعنی تعیین شایستگی دانش آموزی که میخواهد در دانشگاه تحصیل کند . ملاک این تعیین شایستگی تا حد زیادی اکتسابی بوده و هر کدوم از شما میتونید با پرورش نقاط مثبت در جهت هدف به این سطح نزدیک تر بشین. کنکور یعنی تمرین،تلاش مستمر،پشتکار،امید،مسئولیت پذیری و رسیدن به احساس ناب اعتماد به نفس واقعی. اینکه در رویا و خیال به دنبال رسیدن به اهداف بلند مثل رتبه خوب در کنکور باشی، اما هیچ تغییر خاصی در رفتار تحصیلی و مطالعاتی خودت ایجاد نکنی، دیوانگی است؛ این روزها جای خیلی چیزها باهم عوض شده و یکی از اون خیلی چیزها هم همین داشتن خیال پردازی و یا در بیان دیگه همون تفکر مثبت قبل از شروع کار هست. کسی رد نمیکنه که داشتن هدف و دید مثبت در گام نخست حس خوشاید حرکت رو به وجود میاره ؛ البته اگر در باطن حرکتی باشه . خیلی از کنکوری ها دوست دارن هر وقت که به هدف فکر کردن اون رو برای خودشون دست یافتنی ببین و به قولی خودشون رو در لباس دانشجویی فلان رشته و دانشگاه خاص متصور میکنن. این تفکر مثبت بجای اونکه همانند استارت ماشین فقط چند لحظه باشه و بعدش ما حرکت ناشی از این حرکت رو ببینیم، متاسفانه خوش خوشان بعضی بچه ها میشه . ( فکر کن راننده ای که دستش رو از استارت زدن و سوئیچ ماشین بر نمیداره) به نظرت چی میشه ؟ ی مدتی استارت میزنه ولی بعدش استارت میسوزه … مثل دانش آموزی که با تعلل تا چند ماه اول هدف رو برای خودش دست یافتنی میدونه ولی کم کم  این حس جای خودش رو به تردید میده . بارها گفته ام و بازهم بارها و سال ها و به دفعات می گویم … هدف یک مسیر هست . هدف یک زندگی هست . هدف نشون دادن تمام عمق وجود و عشق و علاقه هست . هدف در زمان نمیگنجه . هدف باید خودش رو هر لحظه نشون بده . هدف رو باید طوری هدایت کنی که تا آخرین روز کنکور با فکر کردن بهش انرژی بگیری . این جمله آخرم خیلی مهم بود . بچه هایی که یک بار حداقل کنکور دادن میدونن که چی میگم . وقتی از میانه های راه با فکر کردن به هدف قلبت تند تند به تپش میفته … کف دستات عرق میکنه و فکر کردن بهش باعث استرس تو میشه …. واقعا چرا ؟ چرا هدف متعالی الان تو میتونه اینجوری بشه ؟ جان کلام در اینجا نهفته شده که بدونی، هنگامیکه مصمم به عمل میشی، تردیدها رو باید کنار بذاری و کارت رو شروع کنی . باید سعی کن همون شخصیت ایده آل در ذهنت رو اینبار با عمل نشون بدی و از این پس ذوق و شوق بیشتر در تو وقتی به وجود بیاد که تو کارت بیشتری رو انجام میدی . احساس اینکه لحظه به لحظه به سمت هدف نزدیک بشی بهت جان دوباره بده و از اینکه انقدر فوق العاده ای به خودت افتخار کنی. اینجاست که اون احساس خوب نشات گرفته از عمل گرایی بهت سوخت لازم برای پیمودن مسیر یک هدفبزرگ رو میده و میتونی یکسال در ایده آل ترین حالت ممکن تلاش کنی . اگه نمرات مدرسه و معدلت پایین بوده ، اگه سال گذشته رتبه ای که آوردی ناامید کننده بوده و به تو گفتن که امسال رتبه خوبی نخواهی داشت … ( فقط بخند ) خنده ای از جنس عزم و اراده و همت ؛ و کاری کن حتی فراتر از معدل 11 بشی که در کنکور 3 رقمی شد . اینا همه به تو بستگی داره . بستگی داره که بدونی و بخوای با همین دانش ها و داشته ها کار رو شروع کنی و امیدوار باشی که مرحله به مرحله پیشرفت کنی. باید طوری تلاش کنی تا انتساب لقب فرد هدفمند به تو بیجا نباشه و هر گوشه ای از زندگی تو رو که نگاه می کنن ، رنگ و بویی از این هدف رو ببینن . مسیر ، مسیر عشق هست و در راه عشق باید تا پای جان رفت . ی شروع فوق العاده مثل پرتاب درست اولین پرنده به سمت خوک ها ( انگیری بردز) میتونه به باور های تو صیقل بده . برای شروع خوب اگه میبینی ایده آل های زیادی داری ( باید فلان رتبه و رشته بشم ) ولی در عمل دست رو دست گذاشتی ، خودت و افکارت و ایده آل هات رو خرد کن و از صفر همکام با عملکردت آرزو کن و جلو بیا و از نو و حقیقی خود متعالیت رو بساز .

موفق و پیروز باشی  _افشار

 

 

 


برچسب‌ها: مقاله های انگیزشی کنکوری, مشاوره های کنکوری, چگونه برای کنکور درس بخوانیم

مطالب بیشتر از سایت ما

فایل صوتی پاسخ به سوالات متداول پیرامون دوران جمع بندی توسط دکتر افشار مقاله های انگیزشی کنکوری

مشاوره ای و انگیزشی مشاوره های کنکوری

آیا تو یک ماه آخر میشه معجزه کرد؟ مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله دو دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله یک دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

سوالات تستی درس دوم زبان انگلیسی چهارم دبیرستان‎ به صورت پاورپوینت جزوات کنکوری و نکات تستی زبان انگلیسی

دانلود مجله آزمون های کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) شماره 130 مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمونهای گزینه دو در 30 دی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 90 گزینه 2 رشته ریاضی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 89 گزینه 2 رشته تجربی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک

فایل صوتی پاسخ به سوالات متداول پیرامون دوران جمع بندی توسط دکتر افشار مقاله های انگیزشی کنکوری

چگونه برای کنکور درس بخوانیم,فایل صوتی پاسخ به سوالات متداول پیرامون دوران جمع بندی توسط دکتر افشار,مقاله های انگیزشی کنکوری,مشاوره های کنکوری

فایل صوتی پاسخ به سوالات متداول پیرامون دوران جمع بندی توسط دکتر افشار مقاله های انگیزشی کنکوری

گاهی به نظر می رسد آرزوهایت دست نیافتنی است و تصمیم می گیری آنها را کنار بگذاری. اما خدا می گوید:” هر چیزی امکان پذیر است.” از خدا کمک بخواه . راضی به رضای خدا باش . بگذار تا عشق خداومندی تمام وجودت را در بر گیرد و به تو نیروی تازه بخشد. خدا راهنمایی لازم را به تو خواهد کرد. راهت را نشان می دهد و آتش امید را در قلب تو روشن خواهد کرد و اگر در راهی که می روی احساس پوچی کردی،یادت باشد که می توانی پرواز کنی. این زندگی توست، پس می توان خیلی کارها بکنی. ازت میخوام که اگه به هر دلیلی کنکور 91 رو گذاشتی کنار بهش برگرد .حتی شده کلا رو 15 تا سوال دین و زندگی و 5 سوال ادبیات و 10 تا زبان سرمایه گذاری کن . رو چند تا مبحث . فقط همونا رو بخون و سر کنکور به خودت بگو قراره فقط به همینا جواب بدم . اینکار پایانی به سستی های تو خواهد بود وگرنه هیچچیز عوض نمیشه. اگرم از عملکرد خودت تا الان راضی نیستی و یا از قسمت هایی از این زندگی یکساله که واقعا” خودت نبودی میترسی که کار دستت بده، نگران نباش ؛ خودت باش . حمله نکردی… اشکال نداره . به حمله امتیاز نمیدن، برو جلو و گل بزن.


فایل صوتی تازه ترین همایش استاد افشار در رابطه با  پاسخ به سوالات متداول پیرامون دوران جمع بندی 

 

 

برداشتی از آخرین همایش انگیزش تحصیلی دکتر افشار

 

 تهیه شده با استفاده از سیستم  soft recording (بدون صداهای حاشیه ای)

 

 

 


گاهی به نظر می رسد آرزوهایت دست نیافتنی است و تصمیم می گیری آنها را کنار بگذاری. اما خدا می گوید:” هر چیزی امکان پذیر است.” از خدا کمک بخواه . راضی به رضای خدا باش . بگذار تا عشق خداومندی تمام وجودت را در بر گیرد و به تو نیروی تازه بخشد. خدا راهنمایی لازم را به تو خواهد کرد. راهت را نشان می دهد و آتش امید را در قلب تو روشن خواهد کرد و اگر در راهی که می روی احساس پوچی کردی،یادت باشد که می توانی پرواز کنی. این زندگی توست، پس می توان خیلی کارها بکنی. ازت میخوام که اگه به هر دلیلی کنکور 91 رو گذاشتی کنار بهش برگرد .حتی شده کلا رو 15 تا سوال دین و زندگی و 5 سوال ادبیات و 10 تا زبان سرمایه گذاری کن . رو چند تا مبحث . فقط همونا رو بخون و سر کنکور به خودت بگو قراره فقط به همینا جواب بدم . اینکار پایانی به سستی های تو خواهد بود وگرنه هیچچیز عوض نمیشه. اگرم از عملکرد خودت تا الان راضی نیستی و یا از قسمت هایی از این زندگی یکساله که واقعا” خودت نبودی میترسی که کار دستت بده، نگران نباش ؛ خودت باش . حمله نکردی… اشکال نداره . به حمله امتیاز نمیدن، برو جلو و گل بزن.

 

 

 


فایل صوتی پاسخ به سوالات متداول پیرامون دوران جمع بندی توسط دکتر افشار

حجم : 9 مگابایت

دانلود : پیکو فایل | مدیافایر


برچسب‌ها: مقاله های انگیزشی کنکوری, مشاوره های کنکوری, چگونه برای کنکور درس بخوانیم

مطالب بیشتر از سایت ما

مشاوره ای و انگیزشی مشاوره های کنکوری

آیا تو یک ماه آخر میشه معجزه کرد؟ مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله دو دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله یک دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

سوالات تستی درس دوم زبان انگلیسی چهارم دبیرستان‎ به صورت پاورپوینت جزوات کنکوری و نکات تستی زبان انگلیسی

دانلود مجله آزمون های کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) شماره 130 مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمونهای گزینه دو در 30 دی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 90 گزینه 2 رشته ریاضی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 89 گزینه 2 رشته تجربی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 89 گزینه 2 رشته تجربی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک

مشاوره ای و انگیزشی مشاوره های کنکوری

چگونه برای کنکور درس بخوانیم,مشاوره ای و انگیزشی,مقاله های انگیزشی کنکوری,مشاوره های کنکوری

مشاوره ای و انگیزشی مشاوره های کنکوری

امروز، امروز کی هست ؟! ، نمی دانم . کجا هستم ،آن راهم نمی دانم ، انگار همین دیشب بود که بازهم ساعت 20:30 ؛ ساعت مچی عقربه هایش چرخید و بازهم مجری گفت:”ایرانیان سلام” …..دلم گرفته … کجاست اون روزها ، آخه کجاست اون روزهایی که فکرش رو می کردم ! بازهم شد ی روز دیگه، ی شروع دیگه ولی من هنوزم در گذشته هایم گم شده ام . خودم ….. کجایی …. ؟ کسی نمی دونه در درونم چی میگذره … چه آشوبی دارم …. ولش کن …چرا داری بازم بی صدا حرفات رو زمزمه میکنی …. ولی چی شده … چرا واقعیت و من انقدر از هم دور شدیم … من خودم رو جا گذاشتم … جا گذاشتم تو گذشته ولی نمی دونم کجا …. همین چند وقت پیش بود … آه .. صدای مامان هنوز تو گوشم میپیچه که میگفت : “از سر پله جایی دیگه نری ها…” .حسودیم میشه وقتی شور و نشاط یه بچه رو تو پارک می بینم که دنبال توپش کرده  توپ هدف اونه … اما من چی … ؟ دختری که با صدای چلق چلق النگوهاش یا پوشیدن اولین کفش پاشنه بلندش آنچنان ذوقی می کرد که حتی نمیشد اون رو تو کهکشون ها هم ترسیم کرد کجاست ؟ پسری که ی زمان تمام عشق خریدن باتری قلمی ماشین کنترلیش بود کجاست ؟ حتی دیگه تکراری ترین تکراری ها هم عوض شدن، از وقتی توری سیمی آپارتمان پیش ساخته ، ندامت گاه آشغال های محله رو از پای درخت عوض کرده دیگه پیش نمیاد که شب ها گربه ها دور هم جمع بشن و جک بگن و آشغال ها از خنده بترکن …. کجایی ؟….بوی دود و خاک و خل کامیون نخاله بر خونه همسایه … همون خونه ای که توش اون درخت قشنگ یاس بود…… آپارتمان شد … یکی پس از دیگری خراب شد و بازم درست شد ولی من کی باید خود فعلیم رو خراب کنم ؟ دلم گرفته …!!!! دنیای بعضی ها همیشه یه جوریه .. اونم از جور خوبش . مث گربه نارنجی قصر کارلاین .. خوش و خرم و با نشاط ولی من فقط به شادی دنیای قرمز پوش 14 فوریه هم راضی هستم ولی آخرش همین ی روز خوشی هم نفهمیدم چجور شد که از دستم رفت نود هم به دقیقه نود خودش رسید و رفتم تو زمان های تلف شده … چند دقیقه است ؟ خدا می دونه ولی اگه قرار اینجوری باشه امیدوارم که داور خودش زود سوت رو بزنه و تمومش کنه دقایقی که هر کدوم از جنس بیش از 8 هزار ساعت هست امسال سبزه عیدمون مچل تر از حال و روز سر این روزهای بابا بود؛ تو عید هم مزه تلخی بادوم خراب با سالم رو حس نمیکردم … شاید از همین نشونه ها معلوم بود که امسال عید درس بخون نیستم . من شدم همون پسر ترسویی که تا با دستکاری بازی بازیکن های تیم محبوبش رو قوی نمیکرد ، طرف فوتبال تیم های قدر نمی رفت …خدا بیامرزه اون زمان ها رو که دیوید بکهام اندازه ” کاکرو ” کارتون فوتبالیست ها قوی شده بود ….ولی زنده باد پشکار بچه ای که اگه صد بارم نوک زانوش و سر آرنجش زخمی و زیلی میشد اون شلوارک و اون توپ رو ول نمی کرد و هرشب خیس عرق میومد خونه آره اون عاشق بود … عاشق لذت از بازی …یادش بخیر بچه که بودم … وای … هنوزم عکس کره الاغ کدخدا کتاب داشتان ” حسنی میای بریم حموم ” تو یادم هست ، داستان دخترک کبریت فروش هم قشنگ بود و البته غم انگیز .. یادمه اون موقع ها سواد نداشتم ولی انقدر کتاب داستانم رو می دادم این و اون برام میخوندن که دیگه خودم از حفظ شون شده بودم و عروسک هام رو میچیدم و براشون قصه میخوندن الان چی …. فکر کنم از بس که کتاب های کنکورم رو نخوندم که بهشون خمس تعلق گرفته؛.  نارنجی پوش ها … اونا هم جاروشون رو میزنن و بالاخره میرن دیر یا زود ولی من هوز از راز طرح جلد کتاب فیزیک خیلی سبز مطلع نشدم … خره … یا گورخره…  ؟ کجایی نمره بیستی که بهونه خوبی برای گرفتن و رسیدن به خواسته ها از بابا بودی ؟ بابا آب داد …. بابا نان داد …. بابا آب و نان با هم داد + شیر یارانه ای و خیلی چیزهای دیگه … بیچاره بابا ..ولی بابا بیچاره تا کجا باید بده ؟ هنوزم وقتی میخوای از خودت بگی دوس داری از اون دختر شاگرد اول ، سخت کوش نامبروان اسم ببری و حرف بزنی … هنوزم وقتی اسم اسم تاثیر معدل میاد دوس داری زمان برگرده به زمانی که تو معدلت خیلی بالا بود …آیا حس میکنی که شایستگی های زیادی داری … از خیلی ها … از خیلی هایی که قبل تو رو شکستن و تو رو در پنهان و آشکار تحقیر کردن ؟ هنوزم دوس داری آرزوی اول و آخرشون رو بر آورده کنی ؟ …. خودتم میدونی، در حال حاضر با خودت زیاد غریبه شدی دوست داری همین جا متن رو تموم کنم …. بگو ؟ مطمئن هستم که اگه از اول با دقت خونده باشی دوست نداری اینجا و اینطوری و با یادآوری های روزهای خاکستری و دادن انرژی منفی حرفامون تموم بشه … پس گوش کن تا بذار در ادامه ی چیزهایی رو به یادت بیارم … یادت میاد … اولش شلوار پوشیدن بلد نبودی … اول بچگی هات منظورمه . جفت پاهاتو میکردی تو ی پای شلوار … دمپایی هاتو هر طرف برات میذارن پات میکردی و اصلا” چرا راه دور بریم کار با همین کامپیوتر روبروت رو هم بلد نبودی و کار هر روزت بود رفتن تو صفحه نقاشی خب چی شد . آخرش رو بو خودت . شد یا نه ؟ چند شب از ذوق خرید کامپیوتر از اتاقت در نمیومدی بیرون و از خواب و خوراکت میزدی تا بیشتر پاش بشینی یادته دنده یک گذاشتن ماشین برات بود چه مصیبتی ؟ آخر چی شد … شد … ؟  ماهیگیر ساعت ها کنار برکه میشینه به شوق لذت بردن از ماهیگیری و ماهی پاداش اون از این حس خوب رو تکمیل میکنه.به برگ های بند انگشتی برخی درختان چنار نگاه کن که میخواد کم کم در بیاد و دست آخر شاید از یک وجب دست هم بزرگتر بشه. همین حالا به یک زاویه تند فکر کن؛ از روزنه نخوندن درس ها انحراف شروع میشه… حالا فکر کن که اگر دو تشکیل دهنده این زاویه رو تا جایی که صفحه اجازه بده امتداد بدیم چی میشه ؟  در عین حفظ شدن اندازه ی زاویه یعنی همون علت اصلی(نخوندن) فاصله دو ضلعش از هم زیاد میشه … این همون فاصله تو با خود قبلیت هست که در اثر گذشت زمان زیاد شده. اگر میخوای فاصله رو کم کنی باید بری سراغ راس زاویه که همه این انحراف از اونجا نشات میگیره و تغییر رو شروع کنی … تغییر نه به انگیزه رسیدن به خواست و غایت نهایی، بلکه به انگیزه درست کردن و اتمام شرایط فعلی . به قول ی ضرب المثل ژاپنی “وقتی تو باتلاق هستی به ترکه چوبی که بهت رو میاره اعتماد کن و دنبال سفت و محکم بودنش نباش .. چرا که ذره ای دور شدن از مرگ غنیمته” . این سعنی اجتناب از فریز شدن و سکون…. رسم زندگی همیشه همین هست و در اصل این تغییر هست که هر وقت بجای نتیجه حاصل از تغییر، اصل و اساس باشه پله های نربان تغییر بخوبی چیده میشه و فرد میتونه شرایطش رو بهتر کنه. ولی آخه حرفاتون درست ولی به عشق رسیدن به چی …؟ مگه میشه ؟ ببین بذار برات بیشتر توضیح بدم. قهرمانی از کشور ما که میخواد بره المپیک 2012 متوجه میشه که فدراسیون به نفر اول هر رشته ی خودرو سمند میده ؛ این فرد میره و با طلا برمیگرده .. حالا آیا هدف این فرد سمند بود یا هدف بزرگتری داشت … آیا افق دید او به همین سمند ختم میشد و میشه ارزش کار او رو با این ماشین جبران کرد ؟ یا این فقط ی پاداش نسبی برای تلاش و فق العاده بودن او هست ؟ اگه هدف لحظه به لحظه تلاش باشه و انگیزه بلعیدن اپسیلون به اپسیلون موقعیت ها باشه هدف نهایی برای ما ارزش پاداش نسبی طی مسیری فوق العاده ای که طی کردیم رو داره؛ اون وقت پرنده تا قبل از خورده شدن توسط مار پشت سرش آواز میخونه و پیر برنا تا زگهواه دانش می جویه و تو در این 70 روز مث پسر بچه ای که در حال سپری کردن 70 روز باقی مونده تابستونش هست در شور و حال و حال و هوای مستانه خودت هستی و از این زندگی لذت میبری و چه بسا هم که بشی ایمون زائد معروف . ((آخرین داربی بچه های قرمز خوب یادشون هست)) . مطمئن باش که اگر بهترین پازل تو باشی نتیجه تابعی از تو میشه و ایمون زائد بودن فقط باور میخواد … باور اینکه دستانم را باز کن تا افسار دنیایم را در دست گیرم احساس خفگی کردی … شیشه رو بشکن … بچه شو … هنوزم سرسره بازی دوست داری … دست بردار …آخه زشته!!!! … نه زشت این نقابی هست که به صورتت داری … بکنش … همین حالا … کفش سوتی دوست داری ..؟ شایدم چراغ دار ؟ کدوم …. توییتی یا راد رانر (بیب ، بیب) کارتون ها . آب نبات چطور … از اونایی که آخرش آدامس هم داشت . راستی هنوز بلدی جیغ بکشی … امتحان کن .. جیغ بنفش .. از همونایی که سر برادر بد بختت میکشیدی .. شاید فرا بنفش … راستی بسامد کدوم ببیشتره ؟ بنفش ؟ یا فرا بنفش ؟ نذار سیگار بشه مرهم و دلگرمی تصنعی برای درد های ریشه دارت …شاد باشو و شادی کن … جایگاه خودت رو تو دنیا پیدا کن … جایگاهی که توش خوندن املا واژه مسطور/مستور با در سر پروراندن ی نمره بیست دیگه فرقی نداره کاری کن تا کارت هزار آفرین رو شب موقع خواب به خودت بدی


با سلام خدمت همه شما کنکوریهای عزیز

از این پس دکتر علیرضا افشار به عنوان مشاور تحصیلی با وبسایت ما همکاری خواهند کرد

برای خواندن اولین پست مشاوره ای و انگیزشی ایشان به ادامه مطلب بروید


 

بنام خدا

قطار به سرعت گذشت و رفت

فردا کنار ریل ، فانوس شکسته با ریزعلی ریز ریز

این کار پاسخ لوکوموتیوران به جریمه معلم بود که ، چوپان دروغگو را ده دمرتبه مشق گفته بود

 

 

بازهم روز دیگری از روزهایم از نیمه گذشته، سوگوارانه به غروب نشسته ام . این تن خسته را توان رویش نیست ! ای لحظه های خورشیدی، آخرین ترکش های نور را نثار روح رنجورم کنید.

امروز، امروز کی هست ؟! ، نمی دانم . کجا هستم ،آن راهم نمی دانم ، انگار همین دیشب بود که بازهم ساعت 20:30 ؛ ساعت مچی عقربه هایش چرخید و بازهم مجری گفت:”ایرانیان سلام” …..دلم گرفته … کجاست اون روزها ، آخه کجاست اون روزهایی که فکرش رو می کردم ! بازهم شد ی روز دیگه، ی شروع دیگه ولی من هنوزم در گذشته هایم گم شده ام . خودم ….. کجایی …. ؟ کسی نمی دونه در درونم چی میگذره … چه آشوبی دارم …. ولش کن …چرا داری بازم بی صدا حرفات رو زمزمه میکنی …. ولی چی شده … چرا واقعیت و من انقدر از هم دور شدیم … من خودم رو جا گذاشتم … جا گذاشتم تو گذشته ولی نمی دونم کجا …. همین چند وقت پیش بود … آه .. صدای مامان هنوز تو گوشم میپیچه که میگفت : “از سر پله جایی دیگه نری ها…” .حسودیم میشه وقتی شور و نشاط یه بچه رو تو پارک می بینم که دنبال توپش کرده  توپ هدف اونه … اما من چی … ؟ دختری که با صدای چلق چلق النگوهاش یا پوشیدن اولین کفش پاشنه بلندش آنچنان ذوقی می کرد که حتی نمیشد اون رو تو کهکشون ها هم ترسیم کرد کجاست ؟ پسری که ی زمان تمام عشق خریدن باتری قلمی ماشین کنترلیش بود کجاست ؟ حتی دیگه تکراری ترین تکراری ها هم عوض شدن، از وقتی توری سیمی آپارتمان پیش ساخته ، ندامت گاه آشغال های محله رو از پای درخت عوض کرده دیگه پیش نمیاد که شب ها گربه ها دور هم جمع بشن و جک بگن و آشغال ها از خنده بترکن …. کجایی ؟….بوی دود و خاک و خل کامیون نخاله بر خونه همسایه … همون خونه ای که توش اون درخت قشنگ یاس بود…… آپارتمان شد … یکی پس از دیگری خراب شد و بازم درست شد ولی من کی باید خود فعلیم رو خراب کنم ؟ دلم گرفته …!!!! دنیای بعضی ها همیشه یه جوریه .. اونم از جور خوبش . مث گربه نارنجی قصر کارلاین .. خوش و خرم و با نشاط ولی من فقط به شادی دنیای قرمز پوش 14 فوریه هم راضی هستم ولی آخرش همین ی روز خوشی هم نفهمیدم چجور شد که از دستم رفت نود هم به دقیقه نود خودش رسید و رفتم تو زمان های تلف شده … چند دقیقه است ؟ خدا می دونه ولی اگه قرار اینجوری باشه امیدوارم که داور خودش زود سوت رو بزنه و تمومش کنه دقایقی که هر کدوم از جنس بیش از 8 هزار ساعت هست امسال سبزه عیدمون مچل تر از حال و روز سر این روزهای بابا بود؛ تو عید هم مزه تلخی بادوم خراب با سالم رو حس نمیکردم … شاید از همین نشونه ها معلوم بود که امسال عید درس بخون نیستم . من شدم همون پسر ترسویی که تا با دستکاری بازی بازیکن های تیم محبوبش رو قوی نمیکرد ، طرف فوتبال تیم های قدر نمی رفت …خدا بیامرزه اون زمان ها رو که دیوید بکهام اندازه ” کاکرو ” کارتون فوتبالیست ها قوی شده بود ….ولی زنده باد پشکار بچه ای که اگه صد بارم نوک زانوش و سر آرنجش زخمی و زیلی میشد اون شلوارک و اون توپ رو ول نمی کرد و هرشب خیس عرق میومد خونه آره اون عاشق بود … عاشق لذت از بازی …یادش بخیر بچه که بودم … وای … هنوزم عکس کره الاغ کدخدا کتاب داشتان ” حسنی میای بریم حموم ” تو یادم هست ، داستان دخترک کبریت فروش هم قشنگ بود و البته غم انگیز .. یادمه اون موقع ها سواد نداشتم ولی انقدر کتاب داستانم رو می دادم این و اون برام میخوندن که دیگه خودم از حفظ شون شده بودم و عروسک هام رو میچیدم و براشون قصه میخوندن الان چی …. فکر کنم از بس که کتاب های کنکورم رو نخوندم که بهشون خمس تعلق گرفته؛.  نارنجی پوش ها … اونا هم جاروشون رو میزنن و بالاخره میرن دیر یا زود ولی من هوز از راز طرح جلد کتاب فیزیک خیلی سبز مطلع نشدم … خره … یا گورخره…  ؟ کجایی نمره بیستی که بهونه خوبی برای گرفتن و رسیدن به خواسته ها از بابا بودی ؟ بابا آب داد …. بابا نان داد …. بابا آب و نان با هم داد + شیر یارانه ای و خیلی چیزهای دیگه … بیچاره بابا ..ولی بابا بیچاره تا کجا باید بده ؟ هنوزم وقتی میخوای از خودت بگی دوس داری از اون دختر شاگرد اول ، سخت کوش نامبروان اسم ببری و حرف بزنی … هنوزم وقتی اسم اسم تاثیر معدل میاد دوس داری زمان برگرده به زمانی که تو معدلت خیلی بالا بود …آیا حس میکنی که شایستگی های زیادی داری … از خیلی ها … از خیلی هایی که قبل تو رو شکستن و تو رو در پنهان و آشکار تحقیر کردن ؟ هنوزم دوس داری آرزوی اول و آخرشون رو بر آورده کنی ؟ …. خودتم میدونی، در حال حاضر با خودت زیاد غریبه شدی دوست داری همین جا متن رو تموم کنم …. بگو ؟ مطمئن هستم که اگه از اول با دقت خونده باشی دوست نداری اینجا و اینطوری و با یادآوری های روزهای خاکستری و دادن انرژی منفی حرفامون تموم بشه … پس گوش کن تا بذار در ادامه ی چیزهایی رو به یادت بیارم … یادت میاد … اولش شلوار پوشیدن بلد نبودی … اول بچگی هات منظورمه . جفت پاهاتو میکردی تو ی پای شلوار … دمپایی هاتو هر طرف برات میذارن پات میکردی و اصلا” چرا راه دور بریم کار با همین کامپیوتر روبروت رو هم بلد نبودی و کار هر روزت بود رفتن تو صفحه نقاشی خب چی شد . آخرش رو بو خودت . شد یا نه ؟ چند شب از ذوق خرید کامپیوتر از اتاقت در نمیومدی بیرون و از خواب و خوراکت میزدی تا بیشتر پاش بشینی یادته دنده یک گذاشتن ماشین برات بود چه مصیبتی ؟ آخر چی شد … شد … ؟  ماهیگیر ساعت ها کنار برکه میشینه به شوق لذت بردن از ماهیگیری و ماهی پاداش اون از این حس خوب رو تکمیل میکنه.به برگ های بند انگشتی برخی درختان چنار نگاه کن که میخواد کم کم در بیاد و دست آخر شاید از یک وجب دست هم بزرگتر بشه. همین حالا به یک زاویه تند فکر کن؛ از روزنه نخوندن درس ها انحراف شروع میشه… حالا فکر کن که اگر دو تشکیل دهنده این زاویه رو تا جایی که صفحه اجازه بده امتداد بدیم چی میشه ؟  در عین حفظ شدن اندازه ی زاویه یعنی همون علت اصلی(نخوندن) فاصله دو ضلعش از هم زیاد میشه … این همون فاصله تو با خود قبلیت هست که در اثر گذشت زمان زیاد شده. اگر میخوای فاصله رو کم کنی باید بری سراغ راس زاویه که همه این انحراف از اونجا نشات میگیره و تغییر رو شروع کنی … تغییر نه به انگیزه رسیدن به خواست و غایت نهایی، بلکه به انگیزه درست کردن و اتمام شرایط فعلی . به قول ی ضرب المثل ژاپنی “وقتی تو باتلاق هستی به ترکه چوبی که بهت رو میاره اعتماد کن و دنبال سفت و محکم بودنش نباش .. چرا که ذره ای دور شدن از مرگ غنیمته” . این سعنی اجتناب از فریز شدن و سکون…. رسم زندگی همیشه همین هست و در اصل این تغییر هست که هر وقت بجای نتیجه حاصل از تغییر، اصل و اساس باشه پله های نربان تغییر بخوبی چیده میشه و فرد میتونه شرایطش رو بهتر کنه. ولی آخه حرفاتون درست ولی به عشق رسیدن به چی …؟ مگه میشه ؟ ببین بذار برات بیشتر توضیح بدم. قهرمانی از کشور ما که میخواد بره المپیک 2012 متوجه میشه که فدراسیون به نفر اول هر رشته ی خودرو سمند میده ؛ این فرد میره و با طلا برمیگرده .. حالا آیا هدف این فرد سمند بود یا هدف بزرگتری داشت … آیا افق دید او به همین سمند ختم میشد و میشه ارزش کار او رو با این ماشین جبران کرد ؟ یا این فقط ی پاداش نسبی برای تلاش و فق العاده بودن او هست ؟ اگه هدف لحظه به لحظه تلاش باشه و انگیزه بلعیدن اپسیلون به اپسیلون موقعیت ها باشه هدف نهایی برای ما ارزش پاداش نسبی طی مسیری فوق العاده ای که طی کردیم رو داره؛ اون وقت پرنده تا قبل از خورده شدن توسط مار پشت سرش آواز میخونه و پیر برنا تا زگهواه دانش می جویه و تو در این 70 روز مث پسر بچه ای که در حال سپری کردن 70 روز باقی مونده تابستونش هست در شور و حال و حال و هوای مستانه خودت هستی و از این زندگی لذت میبری و چه بسا هم که بشی ایمون زائد معروف . ((آخرین داربی بچه های قرمز خوب یادشون هست)) . مطمئن باش که اگر بهترین پازل تو باشی نتیجه تابعی از تو میشه و ایمون زائد بودن فقط باور میخواد … باور اینکه دستانم را باز کن تا افسار دنیایم را در دست گیرم احساس خفگی کردی … شیشه رو بشکن … بچه شو … هنوزم سرسره بازی دوست داری … دست بردار …آخه زشته!!!! … نه زشت این نقابی هست که به صورتت داری … بکنش … همین حالا … کفش سوتی دوست داری ..؟ شایدم چراغ دار ؟ کدوم …. توییتی یا راد رانر (بیب ، بیب) کارتون ها . آب نبات چطور … از اونایی که آخرش آدامس هم داشت . راستی هنوز بلدی جیغ بکشی … امتحان کن .. جیغ بنفش .. از همونایی که سر برادر بد بختت میکشیدی .. شاید فرا بنفش … راستی بسامد کدوم ببیشتره ؟ بنفش ؟ یا فرا بنفش ؟ نذار سیگار بشه مرهم و دلگرمی تصنعی برای درد های ریشه دارت …شاد باشو و شادی کن … جایگاه خودت رو تو دنیا پیدا کن … جایگاهی که توش خوندن املا واژه مسطور/مستور با در سر پروراندن ی نمره بیست دیگه فرقی نداره کاری کن تا کارت هزار آفرین رو شب موقع خواب به خودت بدی

ای ابرها، ای سایه ها رحمت، من ، زیر باران نور، تن خسته ای را به دست نوازش بادها خواهم سپرد ، احساسم را زیر ترانه های لطیفت پرواز خواهم داد … ولی ای … ای خدای مهربان تو بگو … تا کجاهای آسمان مرا خواهی برد.. زندگی در وجودم جریان دارد … قدم هایم تند تر میشود و برای رسیدن به حضور زیبایت ، تا لختی دیگر سر از پا نمی شناسم

 

 

نگران صفحه های نخوانده از کتابهایت هستی و روزهایی که به شدت می گذرند ! شاید هم نگران فراموش کردن مطالب و نکته های قبل هستی . نترس . من تمام کائناتم را برای به نظم در آوردن زندگی تو به کار گماشته ام . من تمام نامه ها و یادداشت های کوچکت را که در تکه ای کاغذ می نویسی را خوانده ام . خیلی وقت ها با خودت قول و قرار گذاشتی و از من کمک خواستی …. من هم آن لحظه خواسته ات را اجابت کردم و به تعبیر قرآنم ، گویی آن را در پاشنه در خانه ات قرار دادم ، ولی افسوس که تو در را باز نکردی . در این روزها هرگز نگو که از من خجالت می کشی . حتی اگر مدتی هم به من بی توجه بودی ، الان وقت آن فرارسیده که دستهایت را در دستان من بفشاری و حسم کنی . حسم کنی ، آنگونه که هستم . خودت را بی دغدغه به من بسپار . با تمام خوانده ها و نخوانده هایت . با تمام داشته ها و نداشته هایت در این دنیای خاکی مطمئن باش که من بهترین را برای تو رقم خواهم زد ولی از تو می خواهم که تو هم در هر جایگاهی که هستی . حتی اگر تا به حال خواب بودی و درس نخواندی ، تلاش کنی . فقط مرا ببین و از من پاداش تلاشت را بخواه . من می توانم پاسخ سوال های کنکورت را آنگونه ای که تو بهتر پاسخ می دهی به ذهنت بیاورم . من می توانم در سر جلسه به تو آرامش و یقین و ابتکار دهم . در کار من شک نکن . فقط کافیست که تو تلاش کنی و بعد از آن صدایم کنی تا تو را در آغوش بگیرم و تمام فرشتگانم را مامور رساندن موفقیت به تو کنم . همین امشب تصمیمت را بگیر . فرشتگانم از غروب خورشید تا طلوع صبح فردا به سمت تو می آیند . عزیزترینم ، دیدن لبخند تو پس از این همه تلاش حتی در 10 هفته هم همه آرزوی من است . از بعد زمان و مکان بیرون بیا و نگو نمیشه تو 70 روز نتیجه رسید … نمی دانم که تو چرا این حرف را میزنی ولی این را بدان که همواره راه برای تو باز است . تو از اعماق وجودت بخواه و برای آن تلاش کن و به شب و روز و گذر ایام کاری نداشته باش . مدام فکر قبول نشدن و به هدف نرسیدن را نکن . یک لحظه خود را ببین که به آنچه که علاقه داری رسیده ای ! این علاقه و هدف گذاری این موقعیت و این موفقیت را من در ذهن تو قرار داده ام و این کار را حکیمانه انجام دادم ؛ زیرا قبل از اینکه ذهنت را درگیر هدفی بزرگ کنم ، تونایی رسیدن به آن را در وجودت قرار دادم . پس تو هم شک نکن که میتوانی . از خواسته هایت دل نکن و تا آخرین لحظه برای آن تلاش کن .

زندگی طلوع خورشیدیست، تا طلوع خورشید در دل ها جاریست، باید بود ، باید خواند و به دنبال زندگی روان شد

از خداوند نیرو خواستم … به من سختی های را داد تا مرا نیرومند کند .

 


برچسب‌ها: مقاله های انگیزشی کنکوری, مشاوره های کنکوری, چگونه برای کنکور درس بخوانیم

مطالب بیشتر از سایت ما

آیا تو یک ماه آخر میشه معجزه کرد؟ مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله دو دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

دانلود سوالات و پاسخنامه تشریحی آزمون های غیر حضوری گزینه 2 طرح بهار 91 مرحله یک دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

سوالات تستی درس دوم زبان انگلیسی چهارم دبیرستان‎ به صورت پاورپوینت جزوات کنکوری و نکات تستی زبان انگلیسی

دانلود مجله آزمون های کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) شماره 130 مقاله های انگیزشی کنکوری

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمونهای گزینه دو در 30 دی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 90 گزینه 2 رشته ریاضی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 89 گزینه 2 رشته تجربی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 89 گزینه 2 رشته تجربی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک

دانلود سوالات و پاسخ تشریحی طرح مرور آخر سال 89 گزینه 2 رشته تجربی دانلود سوالات و پاسخ تشریحی آزمون سراسری خارج از ک